بسم الله الرحمن الرحیم

بازسازی و تعمیر قبر حضرت رقیه علیها السلام در سال 1280

پس از گذشت قرن ها، مقبره و گنبد و بارگاه حضرت رقیه فرسوده شده و احتیاج به مرمت و بازسازی پیدا میکند در حدود سال 1280 هجری قمری در جریانی بسیار شگفت عده ای خبردار می شوند که آب به قبر حضرت رقیه نفوذ کرده است و همین مسئله زمینه ای برای بازسازی حرم ایشان را فراهم می آورد و عده ای از بزرگان شیعه اقدام به مرمت مقبره می کنند.

چگونگی مرمت قبر حضرت رقیه از زبان آیت الله میرزا هاشم خراسانی

ایت الله حاج میرزا هاشم خراسانی می گوید: عالم جلیل، شیخ محمد علی شامی از علماء و محصلین نجف اشرف به من فرمود: جد مادری من، جناب آقا سید ابراهیم دمشقی که مرد بسیار شریف و محترمی بود که متجاوز از 90 سال عمر کرد. نسبش به سید مرتضی علم الهدی می رسید، تنها سه فرزند دختر داشت. شبی دختر بزرگ ایشان، حضرت رقیه علیها السلام را در خواب می بیند و ایشان به او می فرمایند: به پدرت بگو تا به والی شهر خبر دهد که آب به قبر نفوذ کرده است و قبر من نیازمند تعمیر می باشد. دختر سید ابراهیم خواب را برای پدر نقل می کند، ولی ایشان به واسطۀ ترس از عواقب این خبر، به آن اهمیت نمی دهد. شب دوم دختر دیگر سید ابراهیم همان خواب را می بیند و آن را برای پدر نقل می کند، ولی ایشان باز هم به خواب اهمیت نداده و به آن ترتیب اثری نمی دهند. شب سوم دختر آخری مجدداً همان خواب را می بیند و خوابش را برای پدر نقل می کند، ولی باز هم سید ابراهیم به آن ترتیب اثری نمی دهد. در شب چهارم سید ابراهیم حودش حضرت رقیه را در خواب می بیند و آن نازدانه در خواب با تندی به او می گویند که چرا والی شهر را خبردار نکردی تا قبر مرا تعمیر کند؟ سید ابراهیم پس از آن سه خواب و خوابی که خود دیده بود، مجبور می شود که اقدامی انجام دهد. فردا سید ابراهیم نزد فرماندار شهر می رود و جریان خواب های دیده شده را برای او شرح می دهد. فرماندار پس از شنیدن صحبت های سید ابراهیم، علماء و بزرگان شیعیان را دعوت کرده و جریان را برای آنها نقل می کند و از آنها می خواهد که روز بعد همگی غسل نموده و با لباس های نظیف برای بازکردن قفل جمع شوند. فرماندار چنین پیشنهاد کرد که هرکس قفل درب ضریح به دست او باز شود، قبر را نبش کرده و برای تعمیر قبر، جسد مطهر را بیرون آورده. بزرگان شهر با نهایت ادب غسل کردند و لباس های نظیف بر تن نمودند. افراد مختلفی کلید به قفل انداختند، اما قفل به دست کسی باز نشد، مگر به دست سید ابراهیم و کلنگ در زمین اثر نکرد مگر وقتی که سید ابراهیم کلنگ بر زمین زد. سید ابراهیم قبر حضرت رقیه را شکافت و بدن را صحیح و سالم در کفنی صحیح و سالم مشاهده نمود. همان طور که حضرت در خواب گفته بودند، آب وارد قبر شده بود. سید ابراهیم سه روز تمام ، بدن سالم و مطهر حضرت رقیه علیها السلام را روی زانو گذاشته و گریه و زاری می کند. در مواقع نماز، سید ابراهیم پیکر پاک حضرت رقیه را روی پارچۀ نظیفی قرار می داد و پس از نماز مجدداً آن را در دامن می گرفت، در این سه روز که مقبرۀ حضرت را تعمیر می کردند، سید ابراهیم هیچ احتیاجی به آب و غذا پیدا نکرد و حتی خواب بر او مستولی نگشت. پس از سه روز پیکر مطهر حضرت رقیه را در مقبرۀ آماده شده دفن کردند.1

شیخ محمد مهدی مازندرانی می نویسد: وقتی بدن مطهر حضرت رقیه را از قبر بیرون آوردند، دیدند که پشت گردۀ ایشان در اثر تازیانۀ دشمنان مجروح شده «و کان متنها مجروحاً من کثرة الضرب»2

عنایت حضرت رقیه علیها السلام به سید ابراهیم

میرزا هاشم خراسانی می نویسد: سید ابراهیم در موقع دفن این نازدانه از خدا می خواهد که پسری به او عنایت فرماید: خداوند متعال به واسطۀ این طفل معصوم دعای او را اجابت می فرماید و سید ابراهیم در حالی که بیش از نود سال داشت صاحب فرزند پسری می شود و نام او را سید مصطفی می گذارد.

عنایت دیگر اینکه به دنبال تعمیر قبر حضرت رقیه، فرماندار شام جریال خواب سید ابراهیم و تعمیرقبر حضرت رقیه را به سلطان عبد الحمید عثمانی گزارش می دهد. سلطان عبد الحمید تولیت آستانۀ مقدسۀ حضرت زینبو ام کلثوم و حضرت رقیه علیهن السلام را به سید ابراهیم و اولاد او واگذار می کند. در حال حاضر آقا حاج سید عباس، پسر سید مصطفی ، پسر سید ابراهیم تولیت این مکان های شریف را عهده دار می باشد این حادثۀ جالب و شگفت در حدود سال 1280 هجری قمری واقع شده است.3

«بر عمر لعنت بر آل محمد صلوات»


1- منتخب التواریخ چاپ انتشارات علمیه اسلامیه ص 388.

2- معالی السبطین ج 2 ص 171.

3- منتخب التواریخ چاپ انتشارات علمیه اسلامیه ص388 .