بسم الله الرحمن الرحیم
سید محمد حسین نوۀ مجلسی رحمة الله در کتابش می نویسد:
از وقایع سال های بعد از 90 هجری این است که در مسیر یک رودخانه در شهر تستر سنگریزه ای یافت شد که بر آن کلماتی به خط سرخ رنگی نگاشته شده بود.
حاکم شهر آن را نزد سلطان سلیمان فرستاد و او آن را برای جدّم علّامۀ مجلسی قدس سره ارسال کرد، ایشان به کنده کاران ماهر و صنعتگران باهوش آن سنگ را نشان داد تا همگی در نقش آن دقّت کنند، و آنها بعد از بررسی گواهی دادند که این نقش ساختۀ دست بشر نیست بلکه طبیعی است و به قلم قدرت پروردگار در این سنگ ایجاد شده است.
کلماتی که بر آن نگاشته شده بود چنین بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم لا إله إلّا الله ، محمّد رسول الله ، علیّ ولیّ الله ، قتل الإمام الشهید المظلوم الحسین بن الإمام علیّ بن أبی طالب علیهما السلام و کتب بدمه بإذن الله و حوله علی کلّ أرض و حصاة (وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُون)1».
به نام خداوند بخشندۀ مهربان، خدائی جز خداوند یکتا نیست، محمّد فرستادۀ خدا است، علی ولیّ خداوند است، امام شهید مظلوم حسین بن علی علیهما السلام کشته شد، و با خون مبارک او به قدرت پروردگار بر هر زمین و هر سنگریزه ای این آیه نوشته شد:«کسانی که به اهل بیت پیغمبر ظلم و ستم کردند به زودی خواهند فهمید که به چه کیفرگاهی بازگشت می کنند».
سپس سلطان دستور داد که برای آن یک جایگاه نقره ای درست کنند و آن را به گونه ای زینت دهند تا بر بازوی خود ببندد.
و مشابه این حکایت خبری است که شیخ بهائی رحمة الله نقل کرده است:
در سرزمین کربلا درّ سرخ رنگی یافت شد که بر آن دو بیت زیر نوشته شده بود:
أنا درّ من السماء نثرونی یوم تزویج والد السبطین
کنت أصفی من اللجین بیاضاً صبغتنی دماء نحر الحسین علیه السلام
من درّی هستم که در مراسم جشن ازدواج امیرالمومنین با حضرت زهرا علیهما السلام از آسمان بر سر مردمان پاشیده شدم.
من از نقرۀ خام رنگم سفید تر و با صفاتر بود، خون گلوی امام حسین علیه السلام مرا اینگونه سرخ کرده است.
«بر عمر لعنت بر آل محمد صلوات»