بسم الله الرحمن الرحیم

ابن بکیر می گوید : با  امام صادق  علیه السلام  در راه  مکه  از مدینه  بودیم  در منزلی  به  نام «عسفان»  پیاده  شدیم  و  از کنار  کوه سیاه  ترسناکی که در سمت چپ جاده واقع شده بود، می گذشتیم.  به امام  صادق  علیه السلام  عرض کردم:  ای پسر  رسول خدا! چقدر این کوه ترسناک است  من  در میان  راه مانند این ندیدم. حضرت فرمودند: ای پسر بکیر، آیا می دانی این کوه چه کوهی است؟

گفتم : نه ، فرمودند: کوهی است که به آن «کَمَد» گویند و بر کنار درّه های جهنم قرار دارد و در آن قاتلین پدرم؛ (امام) حسین علیه السلام هستند.

(خداوند)  آنها را به  ودیعت در  این کوه قرار داده ؛ در حالی  که  از زیر آنها آبهای جهنم، (که عبارت باشد از)  غسلین (چرک و پلیدی دوزخیان) و صدید (خون چرکین) و حمیم (آب سوزان) جاری است  (ونیز) آن چه که از چاه متعفّن و بدبوی«جوی»  از گناهکاران بیرون می آید و آن چه از «خبال  و جهنم  و لظی  و حطمه وسقر و حمیم و هاویه و سعیر» – که درقرآن با اسامی مختلف نام برده شده؛  (ظاهراً اسامی  طبقات  یا قسمت های  مختلف جهنم باشد) – بیرون می آید (از زیر آنها جاری است)

«هیچ گاه در سفرهایم از کنار این کوه نگذشته ام و توقّف نکرده ام؛ مگر اینکه «رَأَیتُهُما یَستَغیثانِ الیَّ…» آن دو را دیده ام که به من استغاثه می کنند. من  به قاتلین پدرم نگاه می کنم و  به آن  دو می گویم: اینها آنچه شما (دو نفر) بنا نهادید؛ انجام دادند. شما وقتی که به حکومت رسیدید، به ما رحم نکردید. ما را به قتل رساندید و محروم ساختید و برای کشتن ما شتاب کردید و امر حکومت را به غیر ما اختصاص دادید، خدا رحم نکند به کسی که به شما رحم کند. جزای عاقبت کارتان را که از پیش فرستادید،  بچشید  و خداوند،  ستمکار به  بندگان نیست.  دومی  تضرّع و کوچکی اش (برای رهایی از عذاب) بیشتر است؛ چه بسا بر سر آنها  می ایستم (و عذاب آنها را نظاره می کنم)  تا مقداری  از حزن و اندوهی که در قلبم هست، تسلّی یابد و گاهی که آنها در آن قرار دارند، که همان کوه«کمد» است می گذرم.

به  امام  صادق  علیه  السلام  عرض  کردم :  فدایت شوم  هنگامی  که  از کوه  می گذری ، چه می شنوی؟

فرمودند: صدای آن دو را که فریاد می زنند: به سوی ما بالا بیا تا با تو سخن بگوییم…و می شنوم فریاد  زننده ای  از  کوه فریاد  می زند  و به  من  می گوید : جواب  آنها را بده و به آن دو بگو: «اِخسَؤُا فیها…»؛ «دور شوید و با من سخن نگویید.»

راوی می گوید به  حضرت  عرض  کردم:  فدایت شوم!  چه کسانی  با آنها هستند؟ فرمودند: هر فرعونی  که از  خداوند سرکشی  نموده  و خداوند  اعمال  او را حکایت کرده و هر کسی که به بندگان  خدا  کفر را تعلیم نموده. عرضه داشتم: آنها  چه کسانی هستند؟ فرمودند: مانند«بولس» که به یهود تعلیم داد که دست (قدرت)  خدا بسته است و مانند «نسطور»  که به  نصارا  آموخت که حضرت عیسی علیه السلام پسر خداست و به آنها  گفت:  خدایان  سه  تا هستند.  (آب، ابن، روح القدس) و مانند فرعون (زمان حضرت) موسی علیه السلام که گفت: من خدای برتر شما هستم و مانند نمرود که  گفت : اهل زمین  را مقهور ساختم و هر که در آسمان بود را به قتل رسانیدم، و مانند قاتل امیرالمومنین علیه السلام و قاتل فاطمۀ زهرا علیها السلام و محسن بن علی علیه السلام و کشندۀ (دو امام بزرگوار) حسنین علیهما السلام. اما معاویه و عمروعاص، طمعی به خلاصی ندارند و همراه انها تمام  کسانی هستند که با ما دشمنی نمودند و دشمنان ما را بر علیه ما با زبان و مال یاری دادند…

راوی گوید به حضرت عرض کردم: فدایت شوم، نهایت این کوه کجاست؟

فرمودند : زمین هفتم و در آن، جهنم  بر روی دره ای  از دره های ان است. برآن نگهبانانی است که از ستارگان  آسمان و  قطرات باران و هرآن چه که در دریاها و زمین است، تعدادشان بیشتر است هر یک از ملائکه ، به  چیزی گمارده  شده  که بر آن (کار)  پایدار است و از آن مفارقت نمی کند.

قال الله تَبارَکَ وَ تَعالی (فَیَومَئِذٍ لا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أحَدٌ * وَ لا یُوثِقُ وَ ثَاقَهُ أحَدُ).

سلمان فارسی  رضی الله عنه به فلانی (دومی) گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله درمورد آیۀ (فوق): «در آن روز (قیامت) کسی مانند او عذاب نمی شود و کسی مانند او به بند کشیده نمی شود» سؤال کردم.

(حضرت) فرمودند:«به درستی که آن شخص تو هستی ای فلانی»

او به سلمان گفت ساکت شو.

این شیطان  (دومی)  که به  همراه شریک  جرمش اوّلی ، طبق  روایت در طبقۀ هفتم جهنّم قرار دارد ، از همۀ شیاطین  تاریخ  انبیاء در  کفر و  عناد و دشمنی شدیدتر است و اصل و اساس تمام زشتی ها و  خباثت ها  می باشد؛ لذا  خداوند  او را به گونه ای  خاص عذاب می فرماید که حتی احدی رامانند او عذاب نخواهد کرد.

«بر عمر لعنت بر آل محمد صلوات»


بحار الانوار جلد 6 صفحه 288
مدینه المعاجز بحرانی صفحه 105
ثواب الاعمال صدوق صفحه 218
اختصاص مفید صفحه 334
کامل الزیارات صفحه 540