بسم الله الرحمن الرحیم

ابی کغنم مسلم بن اوس و جاریة بن قدامۀ سعدی در مجلس امیرمؤمنان علی علیه السلام  حضور داشتند ، حضرت بر فراز منبر در مسجد کوفه سخن می گفت و می فرمود:

سلونی من قبل آن تفقدونی ، فإنّی لا اُسئلُ إلّا اُجیب عمّا  دون العرش ، لا  یقولها  بعدی  بعدی إلّا کذّاب أو مفتری .

از من بپرسید ، پیش از آن که مرا نیابید ، چرا که هر چیزی که پایین تر از عرش است از من پرسیده شود پاسخ  آن را می دهم ،  پس از من ، کسی چنین  ادّعایی نمی کند ، مگر دروغگو و افترا زننده .

از گوشۀ مسجد مردی برخاست که در گردنش کتابی – مانند قرآن – داشت ، چهره ای گندمگون ، قامتی بلند و موهای مجعّد داشت ، گویی از یهودیان عرب بود ، او رو به علی علیه السلام کرد و با صدای بلند گفت : ای کسی که ادّعا می کنی آنچه را که نمی دانی و پیش قدم می شوی آنچه را که نمی فهمی (!!!) اکنون من از تو می پرسم و تو پاسخ بده .یاران امیالمومنین علی علیه السلام از گوشه و کنار مجلس به  سوی  او  پریده  و خواستند به  او حمله نمایند ؛ ولی امیرمؤمنان علی علیه السلام از آمنان جلوگیری نموده و فرمود :او را رها نمایید ، و شتاب نکنید ، چرا که  با شتاب و سبک عقلی حجّتهای خدا اقامه نمی شود، و با شتاب پرسشگر هم براهین خدا آشکار نمی گردد. آنگاه رو به آن مرد کرد و فرمود : با هر زبانی که می خواهی و با همۀ فهم و دانشت بپرس که – ان شاء الله – پاسخ می دهم. آن مرد پرسید : فاصلۀ میان مغرب و مشرق چقدر است؟

حضرت فرمودند : به اندازۀ مسافت هوا .

پرسید : مسافت هوا چیست؟

فرمود : دوران و چرخش فلک .

پرسید : اندازۀ دوران و چرخش فلک چقدر است؟

فرمود : سیر یک روز خورشید .

آن مرد گفت : راست گفتی . (پس بگو: ) قیامت کی برپا می شود؟

فرمود : هنگام حضور مرگ و فرا رسیدن اجل.

گفت : راست گفتی ، عمر دنیا چقدر است؟

فرمود : گفته شده : هفت هزار ، سپس بی پایان است .

آن مرد گفت : راست گفتی ، بکّه و مکّه کجاست؟

فرمود : مکّه اطراف حرم و بکّه محلّ و موضع کعبه است .

آن مرد گفت : راست گفتی ، پس چرا مکّه به  این اسم نامیده شده ؟

فرمود : چون خدای متعال زمین را از زیر آن کشید .

پرسید : چرا بکّه گویند؟

فرمود : چون در آنجا گردنهای گردنکشان و ستمکاران خم و چشمهای گنهکاران گریان گردید.

امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود :

سبحان الله الّذی لا یدرک کنه صفة حملة عرشه علی قربهم  من کرسیّ  کرامته ،  و لا  الملائکة المقرّبین من أنوار سبحات جلاله ، و یحک ! لا  یقال الله : أین ، و لا بِم ، و لا فیم ، و لا أنّی ، و لا حیث و لا کیف .

پاک ومنزّه است خدایی که حاملان عرش او کنه صفت او را درک نمی کنند ، با اینکه به کرسی کرامت او نزدیک هستند ، و فرشتگان مقرّب یارای درک انوارجلال او را ندارند . وای بر تو! برای خداوند نمی توان  گفت که خدای  کجاست ؟ و به چه چیز است؟ و در کجاست؟ و چگونه

است؟ ( او خالق  زمان  و  مکان است  و در زمان و مکان  نمی گنجد  و هرگز  به آن  مقیّد نمی گردد).

آن مرد گفت : راست گفتی ، پیش از اینکه خدای متعال آسمان و زمین را بیافریند عرش او چقدر بر روی آب بود؟

امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود : آیا می توانی خوب حساب کنی؟

گفت آری .

حضرت فرمود : اگر زمین را پر از دانه های خردل کنند ، تا آنکه میان زمین و آسمان پر شود، آنگاه به تو اجازه دهند با این ضعفت ، آنها را دانه دانه از مشرق تا مغرب حمل کنی ، و به تو عمر طولانی و توانایی انجام این کار را بدهند تا  اینکه آنها را حمل نموده  و بشماری ؛ آسان تر از شمارش عدد سالهایی است که  عرش ،  پیش از آفرینش آسمان و زمین  بر روی  آب بوده، همانا من جزئی از یک دهم  از هزاران  هزار  جزء آن  را  به  تو گفتم ، و از کاستی و محدود نمودن این امر به سوی خدا استغفار می نمایم .

راوی گوید : آن مرد سرش را تکان داد و گفت :  گواهی می دهم که  معبودی  جز خدا  نیست و حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم بنده و فرستادۀ اوست ، و این اشعار را سرود :

حُزت  أقاصی  العلوم  فما                                                     تبصر أن نوظرت مغلوباً

و أنت أصل العلم یا ذاالهدی                                                   تجلو من الشکّ الغیا هیبا

لا تنثنی  عن   کلّ   اُشکولة                                                   تبدی  إذا  حلّت   أعاجیبا

به عالی ترین مراتب دانش دست یافته ای و دیده نشد تو در مناظره دچار شکست شوی .

تو ریشه و سرچشمۀ علم و دانشی ای راهنمای هدایت! که تیرگی های شکّ و تردید را برطرف می سازی

تو از هیچ  معضل و مشکل علمی به  زانو در نمی آیی ؛  و زمانی  که مشکلات را حلّ  نمایی شگفتیهایی آشکار می گردد .

«بر عمر لعنت بر آل محمد صلوات»


1.ارشاد القلوب : 2/257 ، بحارالأنوار: 10/126 ح 6.علّامۀ مجلسی رحمة الله این روایت را درج : 57/231 ح 183 از«المحتضر» و درج : 57/336 ح 27 از «المشارق» نقل کرده است