کیاست و زیرکی حضرت ابولؤلؤ رحمة الله در اقدام خود به حدی بود که او مدتی قبل از مضروب نمودن عمر ضمن نامه ای به عمر به شکل سرپوشیده و بدون آنکه عمر غرض اورا بفهمد حکم و سزای کسی را که نسبت به مولا و آقای خود جسارت و همسر او را مورد هتک و آزار و اذیت و فرزند او را به قتل برساند ، سوال نمود و اقدام آینده خود را مستند به حکم خود او ساخت.

به متن زیر توجه نمایید:

 «حضرت ابولؤلؤ رحمة الله به عمر نامه نوشت که جزای کسی که عصیان مولایش را نماید وملک مولایش را غصب کند و همسر مولایش را مورد اذیت وضرب و شتم قرار دهد چیست؟ عمر نیز در پاسخ مکتوب داشت: بدرستی که قتل چنین کسی واجب است. فلذا هنگامیکه حضرت ابولؤلؤ رحمة الله خود را به عمر رسانید تا او را به هلاکت برساند با استناد به مکتوبه او خطاب به او کرد و فرمود: چرا عصیان مولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را نمودی؟! چرا همسر او فاطمه را مورد ظلم خویش قرار دادی و فرزندش را سقط نمودی؟! آنگاه در حالیکه او را لعن می نمود ضربه های پی در پی بر او وارد می کرد».۱

«بر عمر لعنت بر آل محمد صلوات»


۱.طریق الارشاد،ص۴۵۶